مونترال دومین شهر بزرگ کانادا است و نزدیک به نیمی از جمعیت استان کبک را در خود جای داده است. این کلان شهر استان است و برای یک قرن و نیم پرجمعیتترین شهر کانادا بوده است. این شهر در جنوب غربی کبک در ایل دو مونترال در محل تلاقی رودخانههای سنت لارنس و اتاوا قرار دارد. مونترال کانادا یک مرکز بزرگ صنعتی، کلان شهر تجاری و مالی، راه آهن و پل دریایی و یکی از مراکز فرهنگ فرانسوی زبان در آمریکای شمالی است. این یکی از شهرهای بزرگ جهان است و از شهرت بینالمللی برخوردار است.
ما در ادامه قرار است مونترال را، که یکی از مهمترین شهرهای کانادا است با جزئیات کامل معرفی کنیم تا به شما جهت مهاجرت به کانادا، کمک کرده باشیم. همچنین علاوه بر این مقاله، سازمان مهاجرتی صباویزا با ارائه مشاوره تخصصی آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما در زمینه مهاجرت به مونترال کانادا خواهد بود. همچنین شما میتوانید با پر کردن فرم مشاوره رایگان با سازمان مهاجرتی صباویزا در ارتباط باشید.
توافق
جزیره کنونی مونترال و نواحی اطراف آن مدتها محل سکونت سنت لورنس ایروکوئیان بوده است. این جزیره به دلیل منابع طبیعی نزدیک، مکان مناسبی برای سکونت بود، و رودخانه سنت لارنس و لاچین راپیدز، مسافران را مجبور میکرد در آنجا توقف کرده و قایقهای خود را تخلیه کنند.
در سال 1535، ژاک کارتیه، دریانورد فرانسوی، از یکی از دهکدههای آنها به نام هوچلاگا بازدید کرد، دهکدهای بزرگ متشکل از 50 خانه بلند و جمعیتی حدود 1500 نفر که در دامنههای مونت رویال، کوه کوچکی با منشأ آتشفشانی قرار دارد. ساکنان هوچلاگا عمدتاً کشاورز بودند، اما ماهی و شکار نیز میخوردند. به دلایلی که هنوز مشخص نیست، اما ممکن است شامل بیماریهای اروپایی و جنگ با گروههای دیگر باشد، سنت لارنس ایروکوئیان به عنوان یک ملت متمایز در اواخر قرن شانزدهم ناپدید شدند.
مونترال (گاهی اوقات ویل ماری نیز نامیده میشود) در سال 1642 به عنوان یک مستعمره میسیونر تحت مدیریت پل دو شومدی د ماسوننوو و ژان مانس تأسیس شد، اما تجارت خز به زودی به فعالیت اصلی آن تبدیل شد. Maisonneuve و گروهش متشکل از چهار دوجین استعمارگر در طوفان درگیری بین مردم بومی برای کنترل عرضه خز گرفتار شدند. وضعیت جنگ دائمی با ایروکوئیها دهههای اولیه وجود این مستعمره را رقم زد (همچنین به جنگهای ایروکوئی مراجعه کنید). در سال 1665 لویی چهاردهم 1200 سرباز فرانسوی را به مستعمره فرستاد و این نیروها در سال بعد به ایروکوئیها حمله کردند.
توسعه
مونترال بر خلاف شهر کبک که پایتخت اداری و بندر اصلی تبادل با فرانسه بود، شهر داخلی بود. مونترال به زودی به مرکز بزرگ تجارت خز تبدیل شد. Coureurs de bois، مسافران و کاوشگران مشهوری مانند René-Robert Cavelier de La Salle، Daniel Dulhut، Pierre Le Moyne d’Iberville و Pierre Gaultier de La Vérendrye همگی از شهر خارج شدند. این تاجران و کاوشگران به طور روشمند قاره آمریکای شمالی را از خلیج مکزیک تا کوههای راکی کاوش کردند و شبکهای از پستهای تجاری را برای تامین خز برای تجارت خز مونترال ایجاد کردند. تجارت خز متکی به کار مردم بومی بود و شغل زیادی در خود مونترال ایجاد نمیکرد. وابستگی شدید به این صنعت واحد و تولید ضعیف کشاورزی منطقه منجر به رشد آهسته جمعیت در اوایل شد. به عنوان مثال، در پایان قرن هفدهم، این شهر کمی بیش از 1000 نفر جمعیت داشت. تقریباً یک قرن بعد، در سال 1789، جمعیت فقط به 5500 نفر رسید.
مونترال در سال 1760 در طول جنگ هفت ساله تسلیم نیروهای بریتانیا شد. (به کاپیتولاسیون مونترال 1760 مراجعه کنید.) برای چندین دهه پس از تسخیر بریتانیا، اقتصاد مونترال همچنان به تجارت خز وابسته بود. بازرگانان اسکاتلندی مانند الکساندر مکنزی، برادران فروبیشر (جوزف، بنجامین و توماس)، سایمون مک تاویش، و دانکن، سیمون و ویلیام مک گیلیوری جای بازرگانان فرانسوی زبان را گرفتند. اسکاتلندیها منافع تجاری خود را ترکیب کردند و شرکت شمال غربی را برای رقابت موثرتر با شرکت خلیج هادسون برای کنترل تجارت خز شمال غربی ایجاد کردند.
علیرغم مضرات فاصله، شرکت نورث وست مستقر در مونترال رونق گرفت تا اینکه در سال 1821 توسط شرکت خلیج هادسون جذب شد. تجارت خز نقش مهمی در ایجاد نفوذ مونترال بر داخل کشور ایفا کرد، اما از اواخر قرن هجدهم این شهر به این شهر رسید. رشد به طور فزاینده ای به استقرار مناطق داخلی روستایی، از جمله دشت خارج از مونترال و مناطقی در بالای کانادا بستگی داشت. هجوم گسترده مهاجران از جزایر بریتانیا که در سال 1815 آغاز شد، روند اسکان را تسریع کرد.
در دهه 1820 جمعیت مونترال بیشتر از شهر کبک بود و به وضوح خود را به عنوان کلان شهر مطرح کرده بود. در سال 1825 مونترال 22540 نفر جمعیت داشت و تا سال 1844 این تعداد به 44591 نفر افزایش یافت. یک طبقه بازرگان پویا که در تجارت واردات و صادرات دخیل بود، جایگزین بزرگان تجارت خز شد. این گروه بانک مونترال را در سال 1817 و کمیته تجارت را در سال 1822 ایجاد کردند. آنها همچنین در کشتیرانی دریایی سرمایه گذاری کردند و در سال 1836 شروع به سرمایه گذاری در راه آهن کردند.
ساکنان انگلیسی زبان در حدود سال 1831 به دلیل مهاجرت گسترده، به ویژه از ایرلند، اکثریت شهر شدند (به کاناداییهای ایرلندی؛ گریفین تاون مراجعه کنید). درگیری بین ساکنان فرانسوی و انگلیسی و مبارزات برای حکومت نماینده دهه 1830 را رقم زد و به شورشهای 1837 منجر شد. شکست میهن پرستان در این شورش به طبقه متوسط جدید انگلیسی زبان یک پیروزی سیاسی داد و پس از 1840 رهبران فرانسوی چاره ای جز این نداشتند تا با آنها همکاری کند.
از سال 1844 تا 1849، مونترال مرکز استان متحد کانادا بود. اما در 25 آوریل 1849، آشوبگران انگلیسی ساختمان پارلمان را به آتش کشیدند (به شورشهای مونترال مراجعه کنید). آنها از قانونی که دولت بریتانیا به فرانسویها برای خسارات وارده در جریان شورشهای 1837 غرامت میدهد عصبانی بودند (به لایحه خسارات شورش مراجعه کنید). پایتخت متعاقباً بین تورنتو و کبک سیتی تا 31 دسامبر 1857 تغییر کرد، زمانی که ملکه ویکتوریا اتاوا را انتخاب کرد.
تغییرات اساسی در حمل و نقل و صنعت مونترال در سالهای بعد رخ داد. گسترش سیستم کانال سنت لارنس و تعمیق کانال به شهر کبک، مونترال را به بندر اصلی منطقه تبدیل کرد، در حالی که ساخت راه آهن، بهویژه راه آهن گراندترانک، شهر را به قطب سیستم راهآهن تبدیل کرد. روند صنعتی شدن که در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد، چهره شهر را به کلی تغییر داد. مونترال پس از اینکه نسلها برای امرار معاش خود به تجارت و بازرگانی وابسته بود، در حال تبدیل شدن به یک مرکز صنعتی بزرگ بود.
مونترال از سال 1850 تا 1914 به سرعت رشد کرد. جمعیت از 44591 نفر در سال 1844 به 467986 نفر در سال 1911، با احتساب حومه 528397 نفر افزایش یافت. شهر کاملاً از مرزهای خود سرریز شد و به سرعت به جوامع حومه شهر رسید و بین سالهای 1883 تا 1918 23 مورد را ضمیمه کرد. کاناداییهای فرانسوی در جستجوی کار از مناطق روستایی به شهر سرازیر شدند و در سال 1865 دوباره فرانسویها اکثریت جمعیت شهر را تشکیل دادند. مهاجرت در آغاز قرن به طور چشمگیری افزایش یافت و مونترال به شهری از نظر قومیتی و فرهنگی متنوعتر تبدیل شد.
سکونت در غرب کانادا نیز برای توسعه مونترال مهم بود، زیرا در دهه 1880 راه آهن کانادا اقیانوس آرام دفتر مرکزی خود را در این شهر تأسیس کرد. این بدان معناست که بسیاری از غلات غربی از طریق بندر مونترال به خارج از کشور حمل میشد که در آغاز قرن بیستم به طور قابل توجهی بزرگ شد. در این دوره مونترال بدون شک کلان شهر کانادا بود و خیابان سنت ژاک (سنت جیمز) مرکز مالی این کشور بود. با این حال، تورنتو رقیب قدرتمندی بود و در دراز مدت از سکونتگاههای غربی و تجارت رو به رشد با ایالات متحده سود بیشتری برد.
مونترال پس از جنگ جهانی اول دوره رشد دیگری را تجربه کرد که مبتنی بر صنعت، تجارت، مالی و حمل و نقل بود. در سال 1931 جمعیت شهر و حومه به بیش از یک میلیون نفر رسید، اما رکود بزرگ این دوره گسترش را متوقف کرد و مشکلات زیادی را در بین مردم ایجاد کرد. در اوج رکود اقتصادی در فوریه 1934، 62000 نفر بیکار در شهر بودند و 240000 نفر از کمکهای دولتی دریافت میکردند. مدیریت شهری به دلیل هزینههای هنگفت امدادی بدهکار شد و در اوایل دهه 1940 تحت قیمومیت دولت استانی قرار گرفت.
جنگ جهانی دوم تولید و اشتغال را تحریک کرد و به بازگرداندن رونق به شهر کمک کرد. دهههای 1950 و 1960 شاهد رشد شدیدی بودیم، بهویژه در حومههای شهر که بسیاری از شهرهای جدید در آن رشد کردند، و همچنین در ناحیه مرکز شهر.
مونترال پروژههای بزرگی را تحت رهبری شهردار ژان دراپو آغاز کرد، چندین پروژه در مقیاس بینالمللی. سیستم مترو در سال 1966 آغاز شد، نمایشگاه بینالمللی جهانی در سال 1967 برگزار شد (نمایشگاه 67 را ببینید)، و بازیهای المپیک تابستانی 1976 و نمایشگاه باغبانی بینالمللی Floralies 1980 به میزبانی شهر برگزار شد. مترو و اکسپو 67 در یک دوره رونق نسبی انجام شدند، اما در دهه 1970 شهر در حال انحطاط اقتصادی بود. پس از یک دوره طولانی و دردناک سازماندهی مجدد صنعتی که با بیکاری بالا مشخص شد، مونترال در اواسط دهه 1990 سرزندگی زیادی پیدا کرد و با اقتصادی مدرن و پررونق وارد قرن بیست و یکم شد.
منظره شهر
شهر مونترال کل جزیره مونترال و برخی جزایر کوچکتر اطراف را در بر میگیرد. پارکهای زیادی در کنار رودخانه در سراسر جزیره و در امتداد کانال لاچین وجود دارد. مون رویال بر چشم انداز مونترال تسلط دارد و الگوی استقرار آن را برای سالیان متمادی تعیین کرده است. پس از یک دوره آزمایشی در Pointe-à-Callière، نقطهای از زمین در محل تلاقی رودخانه سنت لارنس و یک رودخانه کوچکتر، بنیانگذار مونترال، Paul de Chomedey de Maisonneuve، به مکانی مرتفع (25 متر) دورتر از رودخانه نقل مکان کرد.
آثار قابل مشاهده اندکی از سکونتگاه اولیه فرانسویها باقی مانده است. برخی از استثنائات عبارتند از Order of Saint-Sulpice Seminary ساخته شده در سال 1685، و محل اقامت فرماندار مونترال Claude de Ramazay، Chateau Ramezay، ساخته شده در سال 1705. بیشتر ساختمانهای قدیمیکه هنوز وجود دارند به قرن نوزدهم مربوط میشوند. ساکنان راه را برای فروشگاهها، انبارها و ساختمانهای اداری باز کردهاند. برای مدت طولانی مرکز شهر مونترال به منطقه اطراف خیابانهای نوتردام و سنت ژاک محدود میشد.
با این حال، از سال 1960، یک منطقه جدید در مرکز شهر در امتداد بلوار René-Lévesque (قبل از سال 1987 به نام بلوار دورچستر شناخته میشد) رشد کرد. این خیابان مملو از برجهایی است که معروفترین آنها میدان صلیبی شکل ویل ماری (45 طبقه) است که در سال 1962 افتتاح شد. این گسترش مرکز شهر منجر به بازسازی شهر شد. بسیاری از ساختمانهای با ارزش تاریخی تخریب شدند، مناطق مسکونی باستانی به طور اساسی تغییر یافتند و هزاران نفر از ساکنان کم درآمد آواره شدند.
در اطراف این مرکز شهر، مناطق مسکونی مربوط به ابتدای قرن بیستم وجود دارد که دارای بالاترین تراکم سکونت در شهر هستند. این خانهها عموماً دو یا سه طبقه هستند و به صورت ردیفی ساخته میشدند. بسیاری نیز دارای پلکانهای بسیار مشهور در فضای باز هستند که علامت تجاری معماری مونترال در این دوره است. مناطق مرفه در دامنههای بلندتر مونت رویال، بهویژه بخشهای Westmount و Outremont با پارکهای متعدد، عمارتهای چشمگیر، و ساختمانهای عمومی زیبا قرار دارند.
جمعیت مونترال
مونترال از اواسط قرن نوزدهم سه دهه رشد سریع داشته است: 1851-61، 1901-11 و 1951-1961. رشد جمعیتی عمدتاً نتیجه هجوم مردم از خارج از شهر بوده است، زیرا دورههای رشد سریع با ورود تعداد زیادی از مهاجران همزمان شده است. با این حال، مهمترین رشد، نتیجه مهاجرت داخلی بود، زیرا تعداد قابل توجهی از کاناداییهای فرانسوی و تعداد کمتری از کاناداییهای انگلیسی زبان ساکن مناطق روستایی کبک به شهر نقل مکان کردند. رشد طبیعی پس از جنگ جهانی دوم نیز یکی از عوامل مؤثر بود.
بین سالهای 1966 و 1981 تعداد ساکنان شهر کاهش یافت، سپس اندکی افزایش یافت و به بیش از 1 میلیون نفر رسید. در آن دوره بیشترین افزایش جمعیت در شهرهای حومه شهر اتفاق افتاد. در سال 1996، 31 درصد از جمعیت کلان شهرها در مونترال زندگی میکردند که از 80 درصد در سال 1931 کمتر بود. ادغام جزیره مونترال در سال 2002 این روند را تغییر داد زیرا جمعیت شهر به 1.8 میلیون نفر و به 53 درصد افزایش یافت.
در قرن نوزدهم، اکثریت قریب به اتفاق جمعیت مونترال از تبار فرانسوی یا بریتانیایی بودند. بریتانیاییها بین سالهای 1831 تا 1865 اکثریت را تشکیل میدادند و پس از آن، کاناداییهای فرانسوی دوباره به پرجمعیتترین گروه قومی تبدیل شدند. در اواخر قرن بیستم، یهودیان از اروپای شرقی شروع به ورود کردند و روند تنوع قومی را آغاز کردند که در طول قرن بیستم شتاب گرفت.
بر اساس سرشماری سال 2016، افرادی که به ریشههای قومی کانادایی اشاره میکنند، با 29.4 درصد از جمعیت شهر، بزرگترین گروه قومی را تشکیل میدهند و پس از آن فرانسویها (20.1 درصد) و ایتالیاییها (8.8 درصد) قرار دارند. اقلیتهای قابل مشاهده 34.2 درصد از ساکنان شهرها را تشکیل میدهند که سیاه پوستان، عربها و آمریکای لاتین بزرگترین جوامع در این گروه را تشکیل میدهند.
کسانی که زبان فرانسوی برای آنها زبان مادری است، اکثریت جمعیت شهر را تشکیل میدهند که 53.4 درصد است. انگلیسی زبانان بومی15.1 درصد از ساکنان شهر را تشکیل میدهند، در حالی که کسانی که زبان مادری غیر از انگلیسی یا فرانسوی دارند، 36.8 درصد را تشکیل میدهند.
اقتصاد و کار در مونترال
مونترال پس از داشتن یک اقتصاد مبتنی بر تجارت خز به مدت 150 سال، به یک کلان شهر تجاری متنوع تبدیل شد که بر تجارت بینالمللی و توزیع کالاهای تولیدی تمرکز داشت. صنعت از اواسط قرن نوزدهم نقش فزایندهای ایفا کرد و در قرن بیستم با ظهور موسسات مالی، دانشگاهها و شرکتهای مهندسی، بخش خدمات گسترش یافت. در اواخر دهه 1960، مونترال رشد بسیار کندتری را نسبت به دهههای گذشته تجربه کرد. ظهور تورنتو به عنوان کلان شهر بدون چالش کانادا منجر به نقل مکان صدها دفتر مرکزی شرکت به آنجا شد. این روند در طول دهههای 1960 و 1970 شتاب بیشتری گرفت و تا حدی توسط ترس بسیاری از انگلیسیها از تغییر محیط سیاسی و زبانی تقویت شد. این ضرر تنها تا حدی با افزایش عظیم شرکتهای بزرگ تحت مالکیت یا توسعه یافته توسط کارآفرینان فرانسوی (مانند Bombardier یا Quebecor ) یا توسط دولت استانی (Hydro-Quebec و Caisse de Dépôt et Placement) جبران شد.
در همان زمان، اقتصاد مونترال نیز عمیقاً تحت تأثیر تغییرات صنعتی بزرگ قرار گرفت که بیشتر مراکز تولیدی آمریکای شمالی و اروپا را تحت تأثیر قرار داد. تولیدکنندگان قدیمی محصولات مصرفی این شهر که برای بازار داخلی طراحی شده بودند، با رقابت بینالمللی رو به رشد همخوانی نداشتند. آنها دسته دسته درهای خود را بستند و تولیدکنندگان باقی مانده برای بقای بازارهای خاص به تولید بسیار خودکار روی آوردند. رکودهای اوایل دهه 1980 و 1990 نیز به شدت به شهر ضربه زد و بیکاری به طور چشمگیری افزایش یافت.
علیرغم مشکلات اجتماعی و اقتصادی، کل منطقه شهری از این تغییر اساسی با ساختار صنعتی مدرن و رقابتی بیرون آمد. این شهر در نیمه دوم دهه 1980 یک انفجار را تجربه کرد و از اواسط دهه 1990 شاهد رشد پایدار بود. مونترال دومین کلان شهر بزرگ کشور است و مقر تعدادی از شرکتهای بزرگ کانادا را در خود جای داده است. همچنین یک مرکز تحقیق و توسعه پیشرو با چهار دانشگاه و موسسات تحقیقاتی و آزمایشگاههای متعدد در زمینههایی مانند مخابرات، خمیر و کاغذ، هوافضا، نرمافزار و داروسازی است.
بیشترین سهم از تولید هوافضای کانادا در کلانشهر مونترال توسط Bombardier، Canadair، Pratt & Whitney Canada، Bell Helicopter، CAE و تعداد زیادی شرکت کوچکتر انجام میشود. سایر بخشهای مهم تولیدی شامل مواد غذایی، نوشیدنیها، محصولات تنباکو، مواد شیمیایی، محصولات فلزی ساخته شده و پوشاک است.
تخصص مونترال در حمل و نقل و هوافضا سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بینالمللی هوانوردی غیرنظامی(به سازمان ملل متحد مراجعه کنید) را به خود جذب کرده است. این شهر همچنین دارای مقر جهانی انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی است که سفرهای هوایی را تنظیم میکند.
مونترال با بورس اوراق بهادار و دفتر مرکزی بانکها و سایر موسسات مالی، علی رغم موقعیت مسلط تورنتو، یک مرکز مالی مهم باقی مانده است. اگرچه پایتخت نیست، اما دارای دفاتر دولتی فدرال و استانی متعددی است.
حمل و نقل در مونترال
مونترال از دیرباز یک بندر کلیدی در شرق آمریکای شمالی بوده است. بهبود مداوم ناوبری در بالا و پایین شهر با ساخت کانال لاچین در سال 1825 آغاز شد و با تعمیق کانال بین مونترال و شهر کبک در سال 1851 ادامه یافت. زیرا یا از دریاچههای بزرگ میبایست در مونترال حمل و نقل میشد. در سال 2011،ترافیک کانتینری آن، 28 درصد ازترافیک کانتینری بینالمللی در کانادا را تشکیل میداد و این کشور را پس از ونکوور در رتبه دوم قرار داد. تاسیسات بندری اکنون بیش از 26 کیلومتر در جزیره مونترال گسترش یافته و سالانه نزدیک به 30 میلیون تن بار و 2200 کشتی را جابجا میکند.
بندر مونترال که مدتها مرکز اصلی صادرات غلات کانادا بوده، به یکی از بندرهای پیشرو در حمل و نقل کانتینری در ساحل شرقی آمریکای شمالی تبدیل شده است. در سال 1978، امکانات قدیمی در منطقه اصلی آن به شرکت بندر قدیمیمنتقل شد، سازمانی که برای توسعه گردشگری و تفریح ایجاد شد. این منطقه به یک منطقه تفریحی محبوب در مرکز شهر به نام Le Vieux-Port تبدیل شده است.
مونترال مدتها مرکز بزرگ سیستمهای راهآهن بین قارهای کانادا و اقیانوس آرام کانادا بود و ارتباط نزدیکی با تاریخ راهآهنهای کانادا دارد. با این حال، اهمیت آن با کاهش حمل و نقل ریلی در شرق کانادا کمرنگ شد. پس از سال 1970، مونترال در حمل و نقل هوایی با افتتاح دومین فرودگاه بینالمللی در Mirabel در 57 کیلومتری شمال غربی شهر، موقعیت خود را از دست داد و ارتباطات محلی را دشوارتر کرد. با این حال، دوروال نقش خود را به عنوان یک فرودگاه مرکزی در سال 1997 بازیافت که تمام پروازهای برنامه ریزی شده بینالمللی و داخلی به آنجا هدایت شد. در سال 2004 فرودگاه دوروال به افتخار نخست وزیر سابق به فرودگاه مونترال-ترودو تغییر نام داد. نوسازی فرودگاه در سال 2006 تکمیل شد و اکنون تمام پروازهای مسافربری را بر عهده دارد. Mirabel اکنون تمام پروازهای باری، پروازهای آزمایشی و عملیات عمومی هوانوردی را انجام میدهد. ایر کانادا، شرکت هواپیمایی پیشرو کشور، دفتر مرکزی خود را نیز در مونترال دارد.
بزرگراههای متصل به هم، که عمدتاً در دهه 1960 ساخته شدهاند، از شهر عبور میکنند و به بزرگراههای بینشهری متعددی متصل میشوند. با این حال، برخی از این پروژهها ضعیف ساخته شده بودند و اکنون نیاز به تعمیرات اساسی دارند. سیستمهای اتوبوس و مترو عمومیتحت صلاحیت Société de Transport de Montreal هستند. مترو مونترال با لاستیکهای لاستیکی به آرامیزیر زمین میچرخد و روزانه بیش از 1.2 میلیون سفر را انجام میدهد. در سال 2007، شهر شروع به جستجوی راههایی برای کاهش وابستگی به خودرو کرد، که منجر به معرفی سیستم اشتراک دوچرخه BIXI در سال 2009 شد.
زندگی فرهنگی در مونترال
جمعیت قوی فرانسوی زبان به مونترال شخصیتی متمایز در میان شهرهای بزرگ آمریکای شمالی میبخشد. این مرکز اصلی بیان و انتشار فرهنگ فرانسوی کانادایی و همچنین محل ملاقات بین فرهنگ فرانسوی و آمریکایی است. اقلیت انگلیسی زبان نیز دارای نهادهای فرهنگی خاص خود در شهر است.
مونترال یک مرکز دانشگاهی مهم است، با دو دانشگاه فرانسوی زبان: Université de Montreal و Université du Quebec à Montreal، و دو دانشگاه انگلیسی زبان: McGill و Concordia . کتابخانه ملی کبک که در مونترال واقع شده است، نسخههایی از تمام آثار منتشر شده در این استان دارد. یک ساختمان کتابخانه جدید در سال 2005 برای عموم افتتاح شد و خانه Bibliothèque et Archives nationales du Quebec (BAnQ) است و به عنوان کتابخانه مرکزی جزیره مونترال عمل میکند. موزه هنرهای زیبا، که در سال 1860 تأسیس شد، شامل یک مجموعه کلی است، در حالی که موزه هنر معاصر آثار هنرمندان معاصر را جمع آوری میکند. موزههای دیگر عبارتند از: موزه مککورد، که در تاریخ اجتماعی و فرهنگ مادی کانادا تخصص دارد، پوینت آ کالییر، که باستانشناسی و تاریخ مونترال را به نمایش میگذارد، و مرکز معماری کانادایی در سطح جهانی.
Place des Arts با شش سالن کنسرت، مرکز اصلی هنرهای نمایشی است. Maison symphonique de Montreal جدید که در سال 2011 افتتاح شد، محل استقرار ارکستر سمفونیک مونترال است. این شهر همچنین از ارکستر متروپولیتن و اپرا د مونترال برخوردار است و Les Grands Ballet Canadiens و دیگر شرکتهای رقص نیز در شهر مستقر هستند. بسیاری از شرکتهای تئاتر فرانسوی زبان از جمله تئاتر دو نو موند، تئاتر دو ریدو ورت، تئاتر کوات سو، اسپیس گو و تئاتر اوبو در آنجا اجرا میکنند. این شهر دارای مرکز مشهور جهانی سیرک دو سولیل و مدرسه ملی سیرک است.
باغ گیاه شناسی مونترال، که در سال 1931 تأسیس شد، یکی از بزرگترین باغهای گیاه شناسی جهان است، با مجموعه ای که اکنون بیش از 22000 گونه مختلف گیاهی دارد. بیودوم مونترال هزاران گیاه و جانور را در خود جای داده است که در محیطی معرف چهار اکوسیستم متمایز قاره آمریکا زندگی میکنند.
مرکز مولسون محل استقرار مونترال کاناداییها، معروفترین تیم ورزشی حرفهای شهر است. آنها بیش از هر تیم دیگری جام استنلی را برده اند و یکی از ماندگارترین سلسلههای ورزش هستند. نمایشگاه مونترال 35 سال شهر را خانه نامید، اما مدیریت بد، اعتصاب بیسبال لیگ برتر در سال 1994، و امتناع دولت استانی از پرداخت هزینه استادیوم جدید مرکز شهر در نهایت باعث شد که تیم در سال 2004 مونترال را ترک کند. در سال 1996، 9 نفر سالها پس از انحلال، آلوئتهای مونترال به CFL بازگشتند و هنوز در مونترال بازی میکنند. این شهر میزبان مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک جایزه بزرگ کانادا است. مونترال همچنین مرکز مسابقات بینالمللی در ورزشهای آماتوری است که معروفترین آنها تا کنون بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۶ است.
مونترال میزبان بسیاری از جاذبههای اصلی فصلی است. در ماه مه، فستیوال TransAmériques اجراهای رایگان در فضای باز برگزار میکند و ژوئن مسابقه بینالمللی آتشبازی، بزرگترین نمایشگر آتشبازی جهان را برگزار میکند. جشنواره بینالمللی جاز مونترال در اوایل جولای با نوازندگان جاز که در سالنهای اطراف شهر و خیابانها اجرا میکنند آغاز میشود. پس از آن جشنواره معروف Just for Laughs و جشنواره آهنگ و موسیقی فرانسوی Francofolies برگزار میشود. جشنواره جهانی فیلم سالانه پایان فصل جشنواره تابستانی این شهر است. با توجه به تمام این موارد، مونترال یکی از مقاصد محبوب برای مهاجرت تحصیلی به کانادا توسط دانشجویان بینالمللی است.
سخن آخر
ما در این مطلب تلاش کردیم تا خلاصهای مفید و جامع از شهر مونترال، یکی از مهمترین شهرهای کانادا را در اختیارتان قرار دهیم تا در صورت تمایل به مهاجرت به کانادا و شهر مونترال، اطلاعات کاملی داشته باشید. در صورتی که جهت مهاجرت به این شهر قدیمی و فرهنگی، به اطلاعات بیشتری نیاز دارید، با موسسه مهاجرتی صباویزا تماس بگیرید.
نظر خود را با ما در میان بزارید